مجله خبری و آموزشی هوش مصنوعی

راز و رمزهای ChatGPT بخش ۳ – chatgpt را به دستیار نگارش خود تبدیل کنید

توسط همایون آزادپور
منتشر شده: آخرین بروز رسانی در تاریخ ۰ اظهار نظر

این سومین قسمت از مجموعه مقالات ارزشمندی است که به قلم مت گایرو درباره اصول پرامپت‌نویسی یا همان مهندسی پرامپت نگارش یافته و به شما کمک می‌کند مقالات حرفه‌ای را با ChatGPT به گونه‌ای بنویسید که انگار خودتان آن مقاله را نوشته‌اید. بیش از این شما را منتظر نمی‌گذاریم و به سراغ بخش جدید و جذاب بعدی می‌رویم.

 

خروجی ChatGPT چرند است.

بی‌روح است. خسته‌کننده است. و هیچ وقت مثل یک نوشته انسانی، احساس مخاطب را لمس نمی‌کند.

آیا فکر می‌کنید گزاره‌های بالا درست است؟

خب، من فکر می‌کردم درست است. اگر شما به نوشته‌های مدیوم من در چند ماه پیش رجوع کنید خواهید دید که من هم از جمله کسانی بودم که چنین جملاتی را درباره chatgpt فریاد می‌زدم به خاطر خروجی‌های ماشینی‌اش.

یک حقیقت جالب: من مطمئن هستم شما تعدادی از نویسندگان مهم را دیده‌اید که شبیه این حرف‌ها را می‌زنند.

مشخص شد که من اشتباه می‌کردم.

دیر یا زود آنها هم تایید می‌کنند که اشتباه کرده‌اند. دلیلش چیست:

آیا می‌دانستید chatgpt می‌توانید نحوه نوشتن شما را تا حد شگفت‌آوری تقلید کند تا جایی که بعدا شما نتوانید تشخیص دهید کدام مطلب را خودتان نوشته‌اید و کدامیک را هوش مصنوعی؟ فقط در صورتی که حافظه شما به شما تفلب برساند می‌توانید به خاطر بیاورید که خودتان نوشته‌اید.

تصور کنید با چنین چیزی تا چه حد امکانات جدید در زندگی کاری شما پدیدار خواهد شد؟ تصور می‌کنید چه می‌شود اگر به جای آن‌که شما ساعت‌ها در جلوی کیبورد صرف کنید تا جایی که برای نوشتن یک مثاله ۳۰۰۰ کلمه‌ای از انگشتان‌تان خون بچکد.. فقط کافی است ۳۰۰ کلمه بنویسید تا ایده اصلی را برای chatGPT مشخص کنید و اجازه دهید هوش مصنوعی متن را به جای شما تایپ کند؟

این همان چیزی است که شما پس از مطالعه این قسمت از مقاله به دست خواهید آورد. آیا چیزی که در قسمت اول به شما گفتم را به یاد می‌آورید؟ خروجی ChatGPT تنها زمانی مناسب خواهد بود که دستورالعمل‌های شما مناسب باشد. اگر مزخرف تحویلش دهید او هم مزخرف به شما تحویل خواهد داد.

منظور من از مزخرف چیست؟ چیزهای کلی و عمومی بدون دستورالعمل‌های مشخص و دقیق. در جلسه قبل من به شما قواعد پرامپت‌نویسی قدرتمند را آموزش دادم تا بتوانید پرامپت‌های حرفه‌ای بنویسید. یکی از بخش‌های آن درباره دستورالعمل‌های بود.

آن دستورالعمل‌ها باید شامل نحوه و سبک نگارش شما باشد. حالا ممکن است بپرسید: من چطور سبک نوشتن‌ام را بیان کنم؟ جواب این سوال ممکن است شگفت‌زده‌تان کند.

اما این کار به اندازه‌ای آسان است که می‌توانید از ChatGPT درباره آن بپرسید.

این پرامپتی است که شما می‌توانید به کار ببرید:

در پاسخ بعدی‌ام، من یک نمونه از متن نوشته خودم را ارایه می‌دهم. لطفا آن متن را بر اساس موارد زیر تجزیه و تحلیل کن:

۱- لحن و حالت

۲- لغات مورد استفاده

۳- ساختار جملات

۴- زاویه دید

۵- به کارگیری زبان فیگوراتیو

۶- میزان تجربه درباره موضوع

۷- زمینه تاریخی و فرهنگی

۸- شیوه و طرز قرارگیری کلمات در کنار هم

۹- آگاهی مخاطب

۱۰ – ریتم و ضرباهنگ

۱۱- استفاده از دیالوگ و گفتگو

۱۲- جزییات توصیفی و تصویرسازی

۱۳- عادت‌های شخصی نوشتاری

۱۴- انسجام و پیوستگی

۱۵- میزان تکرار و تاکید

۱۶- اثرگذاری و الهام‌بخش بودن

 

سپس یک متنی از نوشته‌های خودتان که دوست دارید و به آن افتخار می‌کنید را به chatgpt بدهید.

این یک نمونه از سبک نگارش من بر اساس اولین قسمت مقاله است.

برای مشاهده کلیک کنید

 

حالا شما می‌توانید یک قدم جلوتر بروید و از chatgpt بخواهید یک یک پرامپت بنویسد و در آن از سبک نوشتن شما استفاده کند.

نمونه برای من:

حالا یک پرامپت راهنمای ChatGPT بنویس که من بتوانم با تو استفاده کنم و تمام المان‌های سبک نگارش من که همین الان تجزیه و تحلیلش کردی را مجسم کند. تو می‌توانی این سبک را با هر موضوعی که به تو می‌دهم تقلید کنی. به موضوع مقاله توجه نکن و فقط توجهت بر سبک نوشتن باشد.

این هم نمونه پاسخ chatgpt به این درخواست

 

حالا شما می‌توانید از این پرامپت برای دریافت تمام خروجی‌های chatgpt خودتان (نوشتن مقالات، مطالب و .. مختص خود) استفاده کنید.

اینجا نوک کوه یخ است. در بخش بعدی من این شخصی‌سازی را یک گام بالاتر می‌برم تا جایی که به مهارت  نگارش قابل پیش‌بینی برسیذ به طوری که به معنای واقعی کلمه توسط هرکدام از ابزارهای تشخیص متن هوش مصنوعی، غیر قابل تشخیص باشد. (توضیح مترجم: ابزارهای زیادی در وب وجود دارند که یک متن را به آنها می‌دهید و تشخیص می‌دهند که متن توسط انسان نوشته شده یا هوش مصنوعی. وقتی یک ابزار یا پرامپت نگارشی هوش مصنوعی به نقطه‌ای از مهارت برسد که متن تولید شده با آن، توسط این ابزارها قابل تشخیص نباشد، نقطه بسیار ارزشمندی است)

هیچکس نمی‌تواند تشخیص دهد که شما این متن را با هوش مصنوعی نوشته‌اید چرا که متن کاملا به سبک شما نوشته شده است.

 

بسیاری از نویسندگان آنلاین باهوش هستند. اما خیلی از آنها هم کارهای نابخردانه‌ای می‌کنند. و من یکی از آن ابلهان بودم.

بگذارید توضیح بدهم:

سال‌های سال من پست‌های وبلاگی را به طور کامل و از ابتدا می‌نوشتم. من هیچ ساختار قابل اتکایی نداشتم که از آن پیروی کنم و مثل یک قمری سراسیمه با کیبوردم تایپ می‌کردم تا ایده‌های درخشانم را به اشتراک بگذارم. این کار برای نشریه خوب است.

اما آثار و متون اثرگذار این شکلی نیستند. اگر شما می‌خواهید مخاطبان زیادی جذب کنید و از کلمات خود درآمدزایی کنید به یک پلن و برنامه بهتر نیاز دارید. علتش چیست؟

متون شما باید خواننده را درباره ایده‌های شما، فلسفه و زاویه دید شما متقاعد کند. تا در نهایت، خواننده قدم به مرحله بعدی گذاشته و شما را همراهی کند. شاید مثلا اشتراک بخرد و چیزی مثل این. مشکل این‌جاست که ما به طور بالفطره متقاعدکننده نیستیم. لااقل من این طور نبودم.

من عاشق اشتراک‌گذاری ایده‌هایم هستم اما دوست ندارم مثل یک دلال ماشین به نظر برسم. در عوض می‌خواهم مثل یک مشاور قابل اعتماد برای مخاطبانم باشم. به آنها راه‌های موثر و ارزشمند در جهت صحیح معرفی کنم. خب راه حل چیست؟

الگوها.

می‌دانم. به نظر خسته‌کننده و بی‌روح است. اما بگذارید توضیح بدهم.

الگوها می‌تواند زندگی شما را نجات دهد. در وقت‌تان صرفه‌جویی کند و به شما در درآمدزایی از محتوا کمک کند.

من درباره کپی پیست‌های احمقانه حرف نمی‌زنم.

درباره داشتن یک ساختار اثبات شده صحبت می‌کنم. به این کار به عنوان ساختن یک خانه نگاه کنید. هر خانه‌ای از یک ساختار مشابه پیروی می‌کند. شما پی‌ریزی را دارید، درها، پنجره‌ها و سقف. پس از آن کاری که شما می‌کنید شخصی‌سازی هر عنصر بر اساس سلیقه است. نوشتن هم تفاوتی با آن ندارد.

شما باید یک ساختار ثابت شده و قابل اتکا داشته باشید تا هر کدام از پست‌ها وبلاگ را بر اساس آن ایجاد کنید. ساختاری که از درستی آن اطمینان داشته باشید.

حالا با توجه به این مطالب برای نوشتن سریع‌تر با ChatGPT چه باید بکنیم؟

ساده است. شما باید پرامپت‌نویسی را با الگوها انجام دهید. این کمک می‌کند تا چت بات مثل شما به نظر برسد و از همان ساختاری پیروی کند که شما می‌کنید. این کار باعث می‌شود که متن توسط ابزارهای شناخت هوش مصنوعی، غیر قابل تشخیص شود.

این پرامپت را تصور کنید:

«یک پست وبلاگی ۱۰۰ کلمه‌ای درباره این مقاله بنویس: چگونه یک پست وبلاگ با ChatGPT در ۱۰ دقیقه بنویسیم»

نتیجه را اینجا ببینید

 

حالا یک تفاوت در پرامپت قبلی ایجاد کنید:

«یک پست وبلاگی ۱۰۰ کلمه‌ای درباره این مقاله بنویس: چگونه یک پست وبلاگ با ChatGPT در ۱۰ دقیقه بنویسیم

ابتدا با یک سوال بلاغی که به مشکل خواننده اشاره کند شروع کن.

اهمیت مشکل را بیان کن

سپس با زبان طنز به آنها درباره نحوه برطرف کردن مشکل به همراه ذکر نکاتی که آنها در این پست وبلاگی می‌آموزند بگو.

حالا نتیجه و تفاوت آن را ببینید

این متن کاملا چیز متفاوتی است. وقتی که شما الگوها را با یک سبک خاص نگارش تلفیق می‌کنید (همان سبک نگارش که در بخش قبلی به شما نشان دادم)، متن نوشته شده توسط chatGPT مثل متنی به نظر می‌رسد که خود شما نوشته‌اید یا حتی بهتر از آن.

 

در قسمت بعدی من به شما نشان می‌دهم که چگونه به طور دقیق کتابخانه پرامپت شخصی خودتان را سازماندهی کنید تا بتوانید یک پست/مقاله ۳۰۰۰ کلمه‌ای را در ۲۰ دقیقه بنویسید.

 

این مطالب هم پیشنهاد می‌شود

پیام بگذارید